Order |
راسته،دسته،زمره،فرقه مذهبي،سامان،انجمن،ارايش،مرتبه،سبك،مرحله،دستور،فرمايش،حواله. |
Order |
ترتيب ، رتبه ، دستور، سفارش ، مرتب كردن. |
Order code |
رمز دستور. |
Order format |
قالب دستور، قالب سفارش. |
Ordered |
مرتب ، سفارش داده شده. |
Ordered |
فرموده ، منظم ، مرتب ، داراي نظم و ترتيب. |
Ordered pair |
جفت مرتب. |
Ordering |
ترتيب ، مرتب سازي ، سفارش دهي. |
Orderly |
منظم ، مرتب ، باانضباط، (نظ.) گماشته ، مصدر، خدمتكار بيمارستان. |