Farsi Dictionary

Oft

بارها، بسيار رخ دهنده ، كثير الوقوع ، غالبا.

Often

بارها، خيلي اوقات ، بسي ، كرارا، بكرات ، غالب اوقات.

Ofttimes

(often=) غالب اوقات.

Keyword

Criteria