Farsi Dictionary

Nip

نيشگون، گازگرفتن،كش رفتن،مانع رشدونمو شدن،جوانه زدن، صدمه زدن،پريدن،زخم زبان،سرمازدگي.

Nip and tuck

پهلو به پهلو، تقريبا برابر.

Nipper

منگنه ، فندق شكن ، قند شكن گاز انبري.

Nipping

سرد، گزنده ، تند.

Nipple

نوك پستان ، نوك غده ، پستانك مخصوص شيربچه ، ازنوك پستان خوردن.

Nipponese

ژاپني.

Nippy

زننده ، طعنه اميز، سوزش دار، تند و تيز، چالا ك.

nipples

نوک سينه ها

Keyword

Criteria