Farsi Dictionary

Literal

تحت اللفظي ، حرفي ، لفظي ، واقعي ، دقيق ، معني اصلي.

Literal

لفظ، لفظي.

Literal operand

عملوند لفظي.

Literalism

پيروي تحت اللفظي از چيزي ، ملا نقطي.

Literalize

بصورت تحت اللفظي دراوردن ، لفظ بلفظ معني كردن ، تحت اللفظي ترجمه كردن.

literally

عينا

Keyword

Criteria