ژاد، اسب پير، يابو يا اسب خسته ، زن هرزه ، زنكه ، (ك.) مرد بي معني ، دختر لا سي ، پشم سبز، خسته كردن ، از كار انداختن (در اثر زياده روي).
رنگ سبز يشمي ، رنك سبز مايل به ابي.
(jadish) خسته ، بي اشتها.
يشم اعلي كه در برمه يافت ميشود، يشم سبز.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains