Farsi Dictionary

Hire

كرايه ، اجاره ، مزد، اجرت ، كرايه كردن ، اجيركردن ، كرايه دادن (گاهي باout).

Hireling

مزدور، اجير.

hired

مزدور

hired

اجاره شده - استخدام شده

Keyword

Criteria