Farsi Dictionary

Grange

خانه ييلا قي يا ساختمانهاي روستايي ، خانه ابرومند رعيتي ، كوشك ، انبار غله.

Grangerize

(بااستفاده از عكسها و گراورهاي جمع اوري شده از كتابهاي ديگر) مصور كردن ، (با استفاده از عكسهاي ديگران) بيوگرافي چيزي رانوشتن ، بريدن عكسهاي كتاب.

Keyword

Criteria