Farsi Dictionary

Gel

ژال ، ماده ژلا تيني چسبناكي كه در نتيجه بسته شدن مواد چسبنده بوجود ميايد، ژلا تين ، دلمه شدن.

Gelable

ژلا تيني شونده ، دلمه شونده.

Gelatin

(gelatine) دلمه ، ژلا تيني ، سريشم.

Gelatine

(gelatin) دلمه ، ژلا تيني ، سريشم.

Gelatinization

ژلا تينه شدن.

Gelatinize

تبديل به دلمه يا ژلا تين كردن ، ژلا تين زدن به ، باژلا تين پوشاندن.

Gelation

انعقاد، بستگي ، بسته شدگي ، سفت شدگي.

Geld

اخته كردن ، بي تخمدان كردن ، محروم كردن.

Gelid

بسيار سرد، يخ كرده ، كاملا سرد و بسته شده.

Gelidity

سردي ، بسته شدگي.

Gelignite

ماده ژلا تيني و منفجره اي كه از نيترو گليسيرين ميسازند، ژليگنيت.

Keyword

Criteria