Farsi Dictionary

Flak

توپخانه ضد هوايي.

Flake

تكه كوچك (برف وغيره)، ورقه ، پوسته ، فلس ، جرقه ، پوسته پوسته شدن ، ورد امدن(باout ياup)، برفك زدن تلويزيون.

Flaky

پوسته پوسته ، ورقه ورقه ، ورقه شونده ، فلسي ، برفكي.

Keyword

Criteria