احساسات ، هيجانات ، شور، هيجاني.
احساساتي بودن.
شخص احساساتي.
احساساتي كردن ، دچار احساسات كردن ، تحت تاثير احساسات قرار گرفتن.
عاري از احساسات.
احساسي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains