توزيع كردن ، معاف كردن ، بخشيدن ، باطل كردن.
معاف شدن از، رهاشدن از، باطل شدن.
نسخه پيچ ، ناظرهزينه ، تلگراف ، دوافروش ، كمك داروساز.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains