Farsi Dictionary

Dispense

توزيع كردن ، معاف كردن ، بخشيدن ، باطل كردن.

Dispense with

معاف شدن از، رهاشدن از، باطل شدن.

Dispenser

نسخه پيچ ، ناظرهزينه ، تلگراف ، دوافروش ، كمك داروساز.

Keyword

Criteria