Farsi Dictionary

Curb

زنجير، بازداشت ، جلوگيري ، لبه پياده رو، محدود كردن ،داراي ديواره يا حايل كردن ، تحت كنترل دراوردن ، فرونشاندن.

Curbstone

سنگ جدول پياده رو خيابان.

Keyword

Criteria