Farsi Dictionary

Brace

تحريك احساسات ، تجديد و احياي روحيه ، بند شلوار، خط ابرو، بابست محكم كردن ، محكم بستن ، درمقابل فشار مقاومت كردن ، اتل.

Brace

ابرو، اكولا د.

Bracelet

دست بند، النگو، بازوبند.

Keyword

Criteria