Farsi Dictionary

Blockade

راه بندان ، محاصره ، انسداد، بستن ، محاصره كردن ، راه بندكردن ، سد راه ، سدراه كردن.

Blockade runner

شخصي يا ناوي كه از محاصره دشمن ميگذرد.

Keyword

Criteria