Farsi Dictionary

Autonomic

مستقل ، خودمختار، (زيست شناسي) ارادي ، عمدي ، (گ.ش.) خودبخود، (تش.) منسوب به دستگاه عصبي خودكار.

Autonomic nervous system

(تش.) دستگاه عصبي نباتي (سيستم سمپاتيك و پاراسمپاتيك).

Keyword

Criteria