Farsi Dictionary

Auditor

مامور رسيدگي ، مميز حسابداري ، شنونده ، مستمع.

Auditorium

تالا ر كنفرانس ، تالا ر شنوندگان ، شنودگاه.

Auditory

مربوط بشنوايي يا سامعه ، مربوط به مميزي و حسابداري.

Keyword

Criteria