Farsi Dictionary

Alarm

(alarum =) (.n) :هشدار، اگاهي از خطر، اخطار، شيپور حاضرباش ، اشوب ، هراس ، بيم و وحشت ، ساعت زنگي ، (.vt) :از خطر اگاهانيدن ، هراسان كردن ، مضطرب كردن.

Alarm

اعلا ن خطر، هراس.

Alarm clock

ساعت شماطه اي.

Alarmism

هراس افريني ، اشوب طلبي.

alarmed

احساس خطر

Keyword

Criteria