Farsi Dictionary

Across

سرتاسر، ازاين سو بان سو، درميان ، ازعرض ، ازميان ، ازوسط، ازاين طرف بان طرف.

Across the board

شامل تمام طبقات ، يكسره ، سرجمع.

across from the

در سراسر

Keyword

Criteria